مدح و مناجات با امیر المؤمنین علیهالسلام
افتاده ام به گـوشـه ای از رهـگـذارتان اوجـم دهـیـد تا که شـوم خـاکـسـارتـان اصل و اصالت من از اول اصیل بـود اصلا خـدا سـرشـتــه مرا از غبـارتان هرچند دورم از تو؛عجیب است چون دلم حـس می کند نـشـسـتـه کناری کنارتان چیزی برای عرضه ندارم به ساحـتت آقـا دل شـکـسـتـه می آیـد به کـارتـان؟ خـرمـا فـروش کوچه و بازار می شوم شاید به جرم عشق شوم سر به دارتان ای ناشناس نیمه شب کوچه های شهـر یک تکه نان به ما بده از کوله بارتان مـیـلـش دگر به هیـچ بهشـتـی نمی کشد هر کس نـشـسـته کنج بهشت مـزارتان شرمنـده ایم بی خـبـریـم ای بـزرگـوار از آخــرین امــانـت تـان؛ یـادگـارتــان |